نتایج جستجو برای عبارت :

این هفتاد و اندی روز رو طاقت میارم!

یه ساعته که بیدار شدم و تا الان رو به بطالت گذروندم.
داشتم بلند میشدم که برگردم دوباره به تخت خواب راحتم و بخوابم!‍ انگیزه در من مرده بود!
اما یه سر به وبلاگ های دیگه زدم و همچنین نوشته های قبلی خودم رو خوندم.
تمام انگیزم برگشت و خواب از سرم پرید...!
هیوا!
فقط 70 و اندی روز مونده! طاقت بیار و ازش استفاده کن!
میرم ببینم که امروز چه کاری از دستم بر میاد!
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند
 
داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نمازپس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز
 
یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه اتتا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات
 
گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی.ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا ڪن رحمتی
 
آن ندا گفتا همانڪس ڪه زدی تهمت براوطفلڪی هفتاد سال، جمع ڪرده بودش آبرو
به عطیه میگم کاش اینقدر یهویی صفحه رو نمیاوردم پایین. اون موقع که قلبم محکم و تند می زد دوست داشتم. 
فکر نمی کردم نتیجه کنکورو روی کوه و کنار عطیه و نورا ببینم :) :*
بله و در کمال تعجب رفتنی نشدم و موندنی شدم
حالا باید با چیزایی رو به رو بشم که زن عمل میخواد و مسیر سخت تریه! 
طاقت میارم ... 
 
هفتاد سالمان که بشود، حسرت چه کارهای نکرده‌ای را خواهیم خورد؟ کدام روزها، ماه‌ها، کتاب‌ها، صداها، فیلم‌ها یا آهنگ‌ها برایمان تداعی‌کنندهٔ اتفاقات و آدم‌های رفته و نرفتهٔ زندگی‌مان خواهند بود؟از کدام روزهای زندگی و جوانی با برق آشکاری در چشم‌ها و تپش پنهان‌نشدنی‌ای در قلبمان یاد خواهیم کرد؟تنها روی نیمکت پارک، خانهٔ خودمان یا خانهٔ سالمندان، در جمع دوستان، خانواده یا فرزندان، در هرکدام از این موقعیت‌ها به چه چیزی فکر می‌کنیم؟
متن آهنگ تو طاقت نداری از سینا درخشندهسکوتم میپیچه تویه خونه ای که اون وقتا با خنده هات پر میشدببین دنیایی که با هم ساختیم یه ویروونه شد بعد تو خود به خودقدیما به لطف حضور تو بود که خوشبختی با من غریبی نکرداگه طاقت اینو داری که از غم تو بمیرم دیگه برنگرد، دیگه برنگرد

ادامه مطلب
تنهایی آدم رو کم‌طاقت می‌کنه. دلتنگی از یه آدمِ تنها، موجودی غمگین و بی‌منطق می‌سازه. یه وقتایی بینِ این همه آدمِ غریبه و آشنا، به این محتاجیم که حضورِ کسی رو کنار خودمون حس کنیم. کسی که شنونده‌ی بهانه‌‌های ریز و درشت‌مون باشه. یه نفر که بشنوه و لبخند بزنه. گوش کنه و به دل نگیره. شنونده باشه و سکوت کنه. یه ‌نفر که تویِ اوجِ بی ‌منطقی‌مون، صبور‌ترین آدمِ دنیا باشه. خیلی وقتا ما خودمون می‌دونیم حرفی که می‌زنیم منطقی نیست، اما یه نفر باید
آموزش هفتاد سی 7030
کد یا شناسه معرف s33333

سامانه ۷۰۳۰ هفتاد سی یک سامانه‌­ی فروش محصولات اعتباری است که به صورت یکپارچه، به روز، ساده و امن این امکان را به کاربران خود می‌­دهد تا با فراغ بال و آسودگی خاطر به انجام پراخت­های الکترونیکی خود بپردازند. ۷۰۳۰ بر آن است تا هزینه­‌ی تبلیغات را با سپردن این امر به کاربران خود به طور خاص و سهیم کردن آن­‌ها در سود حاصل از تراکنش­‌ها، به حداقل برساند.
امام باقر ع فرمود بخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده اراد کنم تا برسد به ده بنده و هفتاد بنده محبوتر است واگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را از گرسنگی برهانم و پیکر شانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حعظ کنم نزد من از گزاردن حجیو حجی تا برسد بده حج و هفتاد حج محبوتراست این لف خدای تبارک  تعالی ای حقوق بشر ااسلامی
- نابودی زولمت:
 
ای دل طاقت بار، شه وار چیده سه‌رزولمت نابود بؤد، وه پرشهٔ خوه‌رهوهو بایه‌قش، وه‌ی خاکه لاچودوه حول و قوهٔ خدای بانه‌سه‌ر
 
∞ برگردان:دل من طاقت داشته باش، که شب به پایان خواهد رسیدتاریکی با طلوع خورشید نابود خواهد شدصدای نحس جغد شوم از این سرزمین برچیده میشودبه خواست و ارادهٔ خداوند بزرگ
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
?? آغاز سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی??سرور 78 نبرد جهانی کار خود را از روز دوشنبه 26 اسفندماه 1398 آغاز خواهد کرد.در این سرور همه بازیکنان #عصرپادشاهان از کلیه زبان‌ها می‌‌توانند شرکت کنند.در این سرور چهار نوع نیروی نظامی جدید حضور خواهند داشت.مشخصات این سرور به شرح زیر می‌باشد:سرور هفتاد و هشت نبرد جهانی w78.kingsera.irنوع?? سرور سوپر اکسپرس ( 60 روزه )پوسته?? قابل انتخاب ( فلات ایران و قرون وسطی )تاریخ شروع?? دوشنبه 1398/12/26 ساعت 16:00 ??همین الان ثبت نام کنید
گروه واتساپ دهه 70 برای دورهمی شما دختر پسرای دهه هفتاد ایجاد شده است و همه شما دختر پسرای دهه هفتادی میتونید در گروه حضور به هم برسونید،
شما دهه هفتادی ها یک شیطون هستید، ولی خاطرات شما هم میتونه جالب باشه که میتونید در گروه از این خاطرات به عنوان چت دهه هفتاد استفاده کند و من میدونم که شما خاطرات خوبی خواهید داشت.
اما باز هم در گروه دهه 70 واتساپ چیزهایی خوب پیدا میشه، جملات زیبا و به یاد ماندنی که در این گروه میتویند شما بگین و از همه باحال ت
آقا دنیا خیلی مسخره شده! رفتم سایت آموزش دانشگاه، دیدم معدل ترم پیشم ۱۹ و نیم ثبت شده! حالا از اینم قراره مسخره‌تر بشه، چون هر وقت اون یکی نمره‌م هم وارد کارنامه بشه، معدل میره رو ۱۹و هفتاد و پنج! این دیگه چه زندگی‌ایه آخه؟! ۱۹ و هفتاد و پنج آخه؟! ابتداییه مگه؟
+ گفتم بنویسم بلکه تو تاریخ ثبت بشه این مورد هم.
این مشکلات جسمی ای که برام پیش اومده که دلیل موجهی برای خوب شدنشون ندارم 
این سرفه های اگزوداتیو بالای سه هفته که حتی اگه هق هق گریه کنم یا هه هه بخوام بخندم هم رسوبات خودشونو نشون میدن 
این کمری که شب گذشته (پریشب) با کلی سرکج کردن و ادای دیگرانو تحمل کردن به صبح رسوندم و یهو مسئول شبمون که یه پسره ی مجرد دهه شصتی خودشیرین بود جلو رئیس گفت اینا که اداشونه (و منم برگشتم و گفتم ایشالا از همین اداها سرشون بیاد) 
این سردرد قوز بالا قوز که تا کولر ر
در زندگی شترمرغ ها در طبیعت جوجه ها و نوجوانان شترمرغ هاکاملاً طاقت فرسا هستند و همیشه در گروه های جمع و جور باقی می مانند. بزرگسالان نیمه طاقت فرسا هستند و تمایل دارند برای مدت کوتاه جذب یکدیگر شوند. مانند شترها ، شتر مرغ ها می توانند برای جستجوی غذا و آب برای مسافت های طولانی سفر کنند.
در زندگی شترمرغ ها در طبیعت جوجه ها و نوجوانان شترمرغ هاکاملاً طاقت فرسا هستند و همیشه در گروه های جمع و جور باقی می مانند. بزرگسالان نیمه طاقت فرسا هستند و تمایل دارند برای مدت کوتاه جذب یکدیگر شوند. مانند شترها ، شتر مرغ ها می توانند برای جستجوی غذا و آب برای مسافت های طولانی سفر کنند.
بازاری به وسعت پنج میلیارد تومان منتظر شماست.برای ورود و کسب درامد:.اپلیکیشن هفتاد سی رو نصب کن..مشخصاتت رو کامل کن و ثبت نام کن..شارژ بخر ، قبض تو پرداخت کن و تراکنش کن..دوستات رو دعوت کن.هفتاد درصد سود تراکنشهای شما و زیر ممجموعه به شما تعلق داره.راستی استفاده از کد معرف الزامیه.کد معرف:miluner_shooخوبه می تونید استفاده کنید بجنبید که بازار رو از دست ندین.
ببرد از من قرار و طاقت و هوشبت سنگین دل سیمین بناگوشنگاری چابکی شنگی کلهدارظریفی مه وشی ترکی قباپوشز تاب آتش سودای عشقشبه سان دیگ دایم می‌زنم جوشچو پیراهن شوم آسوده خاطرگرش همچون قبا گیرم در آغوشاگر پوسیده گردد استخوانمنگردد مهرت از جانم فراموشدل و دینم دل و دینم ببرده‌ستبر و دوشش بر و دوشش بر و دوشدوای تو دوای توست حافظلب نوشش لب نوشش لب نوش
قابل توجه دهه هفتادی های عزیز، همانطور که میدانید برای دریافت و شرکت در گروه تلگرام میبایست در کانال لینکدونی عضو باشید، ما برای اینکه نیاز نباشد در کانالهای مختلف عضو باشید برای عضویت در گروههای مخصوص دهه هفتادیا کافیه در کانال لینکدونی دهه هفتاد جوین بدین و لینکهای مورد نظرتون رو به راحتی دریافت کنید.
همچنین برای تبلیغ لینک خودتون میتونید به پشتیبان لینکدونی پیام بفرستید و از شرایظ درج مظلع شوید.
۰/۷ = Point seven OR Zero point seven
۰/۹ = Point six OR Zero point six
۳/۹ =  three point nine
۱۲/۳۱ = Twelve point nine three OR Twelve point thirty-One
۵۲/۳۶۴ = Fifty-two point three six four
حتماً ببینید: ۵ فیلم رایگان از نحوه تلفظ و نوشتن اعداد انگلیسی که باید بلد باشید
در سایر مواردی که در آن،قبل از اعشار،عدد صفر وجود ندارد،در هر دو نوع انگلیسی، به طور یکسان خوانده می شوند:
۲/۹۵ = two point nine five (دو ممیز نود و پنج صدم)
۹۵/۱ = ninety-five point one (نود و نه ممیز سه دهم)
۳۳/۷۵ = thirty-three point seven five (سیزده ممیز هفتاد و پنج صدم)
۳/۳۷۵ = three po
صائب جعفری:
۲۷ دسمبر ۲۰۱۸ کو بزم استعارہ نے غالب کے یوم ولادت کی مناسبت سے شعری ادبی نشست کا اہتمام کیا جس میں تمام شعراء نے غالب کی مختلف غزلوں پر تضمین پیش کی وہیں راقم الحروف صائب جعفری نے غالب کی ایک زمین میں چند ابیات کہنے کی جسارت کی اور غالب کے مصرع "طاقت بیداد انتظار نہیں ہے" پر تضمین کی جو پیش خدمت ہے...

گلشن احساس پُر بہار نہیں ہے
کیونکہ میسر ترا جوار نہیں ہے
ادامه مطلب
صائب جعفری:
۲۷ دسمبر ۲۰۱۸ کو بزم استعارہ نے غالب کے یوم ولادت کی مناسبت سے شعری ادبی نشست کا اہتمام کیا جس میں تمام شعراء نے غالب کی مختلف غزلوں پر تضمین پیش کی وہیں راقم الحروف صائب جعفری نے غالب کی ایک زمین میں چند ابیات کہنے کی جسارت کی اور غالب کے مصرع "طاقت بیداد انتظار نہیں ہے" پر تضمین کی جو پیش خدمت ہے...

گلشن احساس پُر بہار نہیں ہے
کیونکہ میسر ترا جوار نہیں ہے
ادامه مطلب
پای تو گیرم من یه چند وقته که بعد رفتنت دریا نمیرممیترسم آخه بی هوا بارون بیاد دست کیو باید بگیرمهر شب تو رویام من تو رو میبینمت میگی کنارم خوبه حالتمیخندی و باز من گلای صورتی میذارم عشقم روی شالتبزن بیرون از تنهایی برگرد کنارمهمونم که برای دیدن تو بیقرارمنرو از روزگارم که من طاقت ندارممنم مثل تو به تنها شدن عادت ندارم
.
.
دوستت دارم
خیلی وقته عمر من شدی نفسم به نفست بند شده
نمیتونم بدون حس حضورت تو زندگیم زندگی کنم
یک روز شادم
یک روز غمگین
ح
امام صادق  ع میفرمود بعیسی بن مریم دو حرف داده شد  که با کار میکرد و بموسی چهار حرف و بابراهیم هشت حرف و بنوح پانزده حرف وبادم بیست وپنج حرف داده شد وخدایتعالی تمام این حروفرا برای محمد صلی الله علیه واله جمع فرمود  همانا اسم اعظم خدا هفتاد وسه حرفست وهفتادو دو حرف انبمحمد ص داده شد ویک حرف از او پنهان شد حضرت ابوالحسن عسگری ع میفرماید اسم اعظم خدا هفتاد وسه حرفست اصف یک حرف را داشت وچون بزبان اورد زمین میان او و شهر صبا شکافته شد او تخت بلیقی
امام رضا (ع) فرمودند :
من زار فیهِ مؤمِنًا ادخل اللهُ قبرُهُ سبعینَ نوراً وَ وَسِعَ فی قَبرِه وَیَزورُ قَبرَهُ کُلّ یومٍ سَبعوُنَ اَلفَ مَلَکٍ و یُبشِّرونَهُ بِالجَّنة
کسی که در روز ( غدیر ) مومنی را دیدار کند خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد می کند و قبرش را توسعه می دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت می کنند و او را به بهشت بشارت می دهند.
اقبال الاعمال : 778
پیشنهاد اجرایی :
دیدار مومنین در روز عید غدیر
دنیا دور سرش می‌چرخید.
دنیا چرخیده بود و چرخیده بود و او با ندانم کاری هایش دقیقا در نقطه ای ایستاده بود که سالِ پیش و سالِ پیش ترش!!!
برای بار سوم رو به نابودی بود ، 
که در حوالیِ بیستمین سالی که از هفتاد و هشتِ متولد شدنش می‌گذشت ،
دقیقا هفتاد و هشت روز مانده به ویرانیِ سوم ،
از روی زمین بلند شد و محکم تر از قبل ایستاد .
گردِ غبار را از لباس هایش تکاند.
و دوباره عاشقِ
کارش ، زندگی اش ، کارگاه کوچکش و آرزوهای ریز و درشتش شد و
دل به کار داد .
رییس یک کارخانه بزرگ، معاون خود را احضار کرده، به او می گوید: روز دوشنبه، حدود ساعت هفت عصر، ستاره دنباله دار هالی دیده خواهد شد. نظر به این که چنین پدیده ای هر هفتاد و هشت سال یک بار تکرار می شود، به همه کارگران ابلاغ کنید که قبل از ساعت هفت، با به سر داشتن کلاه ایمنی، در حیاط کارخانه حضور یابند تا توضیحات لازم داده شود. در صورت بارندگی، مشاهده هالی با چشم عریان (غیر مسلح) ممکن نیست و به همین خاطر کارگران را به سالن نهارخوری هدایت کنید تا از ط
اخذ سود 12% برای وام یک میلیونی که برای معیشت مردم پرداخت می شود شائبه های جدی "ربا" را در پی دارد. 
قرآن کریم: "ربا جنگ با خداست.
رسول خدا(ص): یا على ربا هفتاد جزء است آسان‌ترین جزءاش مانند آن است که کسى با مادر خودش در خانه کعبه عمل جنسى انجام دهد یا على یک درهم ربا از هفتاد زنا که شخص با محرم خود در بیت‌اللَّه الحرام (خانه کعبه) بجا آورد بزرگ‌تر است.(الخصال جلد 2 صفحه 705)
امام صادق علیه السلام: یک درهم ربا نزد خداوند سنگین‌تر است از هفتاد بار زنا ک
 
                                                   سبحانک یا ملک تعالیت یا مالک
بسم الله الرحمن الرحیم
 در این ماه هر وقت که خواستی چهار رکعت نماز که در رکعت اول حمدو 25 بارآیة الکرسی و 25 قدر و
در رکعت دوم حمد و سوره تکاثر وو 25 بار سوره توحید ودر رکعت سوم حمد و کافرون و 25 بار سوره فلق
و در درکعت چهارم بعد از حمد سوره نصر و 25 بار سوره ناس خوانده شود ( دو تا دو رکعتی باشد)
و بعد از نماز هفتاد بار سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله ا
شیعه هستم
شیعیان را همه در دل دارم
کینه ی ظلم ستمکاران را
سالها هست
که بر دل دارم...
شیعیان!
رهبرِ من
سرور مظلومان است
پسر ام ابیها
پسر حضرت زهرا
پسر مادر محبوبان است
پدرش
شیر جهان است
علیست
 
یاور منجی خوشقول زمان است
همره ناجی اسلام ، محمد
حامیِ بندگیِ قرآن است
..............
من
قلم در دست دارم
شعر من مال من است
بیت های غزلم
مثنوی ام
صحبت و احوال من است
من قلم در دست دارم
اما
گر شود روزی جنگ
جای نقطه
سنگ برمیدارم
جای خط ، شمشیر
جای هر واژه ، یورش میبرم
دیشب برای اولین بار کامل نشستم ترجمه ی استغفار هفتاد بند امام علی علیه السلام رو خوندم...
واقعا چقدددر کامل و جامع هستش و بیخود نیست مداومت به خوندنش گره های زندگی رو باز می‌کنه..
توی این استغفار از گناهان گذشته و آینده عذرخواهی می‌کنی،از گناهانی که یادت رفته،گناهانی که یادت نرفته،گناهانی که به حسب این که خدا می بخشه مرتکب شدی،گناهانی که بخاطر غفلت  از خدا مرتکب شدی،گناهانی که هی عذرخواهی کردی و هی دوباره انجامش دادی،گناهانی که بقیه رو به
مثل حس اون مرد و زنِ هفتاد و خورده‌ای ساله که تمام عمرشونو کنار هم گذروندن و تمام کارای دنیا رو کردن و تمام حرفای دنیا رو زدن با هم. حالا دیگه فقط دست در دستِ هم می رن محله‌ی قدیمی. جایی که بچه‌هاشونو توش بزرگ کردن، مدرسه گذاشتن، دانشگاه فرستادن. می‌رن تو اون محله‌ی قدیمی و صاف می‌رن سروقتِ کریم سگ‌پز و سفارشِ دو تا ساندویچ مرغ و مغز می‌دن و مرد دستشو می‌کنه تو جیبشو چند تا اسکناس مچاله می‌آره بیرون و می‌ده دستِ کریم. زنم لبخندی می‌زنه و
سلام بر هلال محرم، سلام بر  اولین ماه قمری،ماهی که فروردین دل هاست ، ماهی که بهاری است برای بیداری ذهن ها.
 سلام بر  زمانی که نام امام حسین (ع) ورد زبانها می شود و قصه اش همه جا نقل می گردد ، قصه ای پرغصه ،قصه ی عاشورا ، قصه ی روزی که امام با هفتاد و دو تن از یاران باوفایش قیام کرد و اینک سال هاست عزادارانش سوگوارند و یادش زنده تر از همیشه است.
سلام‌ بر عاشورا؛ عاشورایی که  هزاران قصه با خود به همراه دارد...
قصه ی اباالفضل العباس(ع)، قصه قاسم،  جو
                                                                  جهت دفع بلا: آیه 128 سوره توبه((64))
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را در فرائض و نوافل بخواندالله اورا از آمنین روز قیامت بر انگیزد و او را الله در زیر عرش خود سایه دهد واورا آسان محاسبه کند و کتابش را به دست راستش بدهد وهرکه شب جمعه بخواند الله به هر حرفی ثواب آزاد کردن صد بنده به او بخشد و هفتاد هزار ملک برایش آمرزش خواهند والله او را بیامرزد
وهرکه بخواند در بهشت خان
فروش محصولات شرکت ژلاتین کپسول ایران در بازار بزرگ تهران
تلفن تماس: 09126306040 رضاییان
 
پخش کلی و جزئی پوکه کپسول خالی در 6 سایز مختلف و با رنگ های متنوعدر اندازه (سایز) های : 00 و 0E و 0 و 1 و 2 و 3جعبه های:70000 عددی، هفتاد هزار عددی80000 عددی، هشتاد هزار عددی100000 عددی، صد هزار عددی130000 عددی، صد و سی هزار عددی170000 عددی، صد و هفتاد هزار عددی200000 عددی، دویست هزار عددی
 
تلفن تماس: 09126306040 رضاییان (استعلام قیمت فقط از طریق واتساپ)
 
مشاهده لیست قیمت ها در اینستاگرا
خیلی اتفاقی صفحه جدیدشو پیدا کردم و از اذان صبح تا حالا چشمم به اشک نشسته. قلبم ورم کرده. کل قفسه سینه‌ام تپش داره. امروز یا قلبم میترکه یا غرق گریه از بی‌آبی تلف می‌شم. خدای من این چه نفرینی بود که گرییان‌گیرم شد...؟ من طاقت ندارم بشینم و تماشا کنم که منو از دلش بیرون می‌کنه. و طاقت هم ندارم ببینم آزرده‌خاطر و غمگینه. نمی‌تونم فکر کنم. کاش نبودم...
+ آهای غمی که مثل یه بختک رو سینه‌ی من شده‌ای آوار از گلوی من دستاتو بردار دستاتو بردار از گلوی
انگار اینجا هم در قرنطینه بوده
به هرحال بعد از نزدیک 60روز رفتم تا حلما را ببینم
انقدر دلم تنگ شده بود که بیماری و این ها نمیتوانست کنترلم کند 
با دستکش و ماسک و اسنپ از در خانه به در خانه شان رفتم 
وقتی با ذوق به طرفم دوید با صدای بلند به جای سلام گفتم:وایسا 
و جای سلام گفت:کاش کرونا نبود میتونستیم همدیگه رو بغل کنیم
تو شاید ندانی اما بگذار بگویم حلما با قد 1متری اش انگیزه زندگی من است 
دست هایم را ضدعفونی کردم، لباس هایم را عوض کردم و بی طاقت د
دانلود آهنگ گرشا رضایی دریا نمیرم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * دریا نمیرم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , گرشا رضایی باشید.
دانلود آهنگ گرشا رضایی به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Garsha Rezaei called Darya Nemiram With online playback , text and the best quality in mediac
متن ترانه گرشا رضایی به نام دریا نمیرم
پای تو گیرم من یه چند وقته که بعد رفتنت دریا نمیرممیترسم آخه بی هوا بارون بیاد دست کیو باید بگیرمهر شب تو ر
و من یه روز درسمو رها میکنم، برای اینکه زمینه ی تحقیقاتیمو عوض کنم....تا بفهمم چه اتفاقی در کجای آدم ها می افته که اینقدر حق به جانب میشن. چی میشه که در حالی که دست آغشته به عسل آدم تا آرنج تو دهنشونه از لای دندون میگن: بیشتر!
 
#در باب استاد راهنما!
«١٣»قَدْ کانَ‌ لَکُمْ‌ آیَةٌ‌ فِی فِئَتَیْنِ‌ الْتَقَتا فِئَةٌ‌ تُقاتِلُ‌ فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ وَ أُخْرى‌ کافِرَةٌ‌ یَرَوْنَهُمْ‌ مِثْلَیْهِمْ‌ رَأْیَ‌ الْعَیْنِ‌ وَ اللّهُ‌ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ‌ مَنْ‌ یَشاءُ إِنَّ‌ فِی ذلِکَ‌ لَعِبْرَةً‌ لِأُولِی الْأَبْصارِ به یقین در دو گروهى که(در جنگ بدر)با هم روبرو شدند،براى شما نشانه(و درس عبرتى)بود.گروهى در راه خدا نبرد مى‌کردند و گروه دیگر که کافر بودند(در راه شیطان و هوس خود.)
یه آزمایشی کردن دانشمندا که نتیجه اش واقعا جالبه!!
میان جلوی بچه ها شیرینی میذارن، بعد میگن اینا رو نخورید.تو اون اتاق دوربین میذارن و از عکس العمل بچه ها فیلم می گیرن.
ززززززززززل می زنه آب دهن لب و لوچه آوییییییییییزون...خلاصه یه وضیعتیه قیافه ی بچه ها...
بعضیاشون آخر سر دیگه طاقت شون(بخونید قدرت شون) تموم میشهو شیرینی رو میخورن...
اما جالبه،وقتی محققا میان و نتایج و واکنش بچه ها رو بررسی می کنن،می بینن اونایی که کمتر به شیرینی نگاه کردنو کمت
یک وقت هایی با دیدن یک ماجرا یا شنیدنش ،زودی نقشه میکشد و میگوید: اگر
امروز توی اتوبوس تا نگاهش به خانم تقریبا هفتاد ساله ای افتاد قیافش تغییر کرد و منتظر یکی از آن اگرهایش بودم.تا از اتوبوس پیاده شدیم
گفت: من که هیچ قدرتی ندارم اما اگر یک روز بهم یک قدرت بدهند،توی شهر برای خانم های بالای شصت سال یک گشت ارشاد میگذارم.
خندیدم و با تعجب گفتم: چرا اونا؟
سرش را انداخت پایین و گفت: حیف نیست این چروک های روی صورتشان و خط های کنار لب و چشمشان را زیر چند
امام ظهور میکند
و سر آخر جهان به نور وجودش منور میشود، میدانم ! اما جانمان به لبمان میرسد از این تاریکی به آن نور برسیم! و من نگرانم ، دلم میلرزد ، از اینکه ته چاه بمانم ، میترسم کم بیاوریم ، راستش را بخواهی غصه میخورم ! بغض میکنم ! مثل بچه ی گم شده به بازار، سرگردانم! غصه میخورم از اینکه اکثرمان غافلیم ، به خواب دنیا رفته ایم! سرگردانم از اینکه نمیدانم کدام راه به خدا میرسد ! میدانم آخرش سپید است ! درک دنیای معطرِ به عطرِ حجتِ خدا ، رایحه ای است که
دوستت دارم ولی با اجتیاط
ترس دارم دیگرازدلبستگی
دوستت دارم خداداند ولی
زخمها خوردم ازاین وابستگی
بیشترازچشمان خود میخواهمت
اعتماد حتی به چشم خویش نه
طاقت کوهی بلا دارم ولی
ازتو حتی طاقت یک نیش نه
کاش میشد عشق را ازیاد برد
گرچه بی عشق زندگی بی ارزش  است
ازعذاب عشق میترسم بسی 
چون که دنیای پلید عاشق کش است
خدایی شما اصلا تصورش رو هم میکنین که مرد هفتاد و خورده ای ساله احساس داشته باشه، عطش!! عطش جنسی داشته باشه!
 
خدا وکیلی اصلا باورتون میشه؟!
 
من فکر میکردم مردها نهایتا دیگه ته تهش توی 55 همه هوس ها و خیالات و علایق جنسی شون میمیره و تموم میشه!
 
یارو 76 سالشه!
 
نیست ایرانیا و مهاجرا به اینها رو دادن از اول، و همین 80 ساله رو ترجیح میدن به پسرای ناز و ترگل ایرانی،
اینا پررو شدن. وقتی اینا رو اولین بار میشون سر جاشون، قشنگ دوزاریشون میفته که همه این ش
بسم الله
عابر بانکی با سود دهی 70%
سامانه «هفتاد سی» کاربران را در هفتاد درصد سود بازار محصولات اعتباری از جمله شارژ و بسته های اینترنت و قبض و .. شریک می کند.
با خریدهای خود از این سامانه(عابر بانک همراه 7030)، سود
حاصله (که بانک مرکزی پرداخت میکند) از جمله خرید شارژ, پرداختهای بانکی و
اینترنتی خود ,و ..  رو به خودتون بر می گردونه..(70درصد سودش رو)
از طریق آدرس ذیل عضو شوید و درآمدزایی کنید:
https://7030.ir/r/werda
شناسه معرف جهت ثبت نام:
werda
جهت مطالعه بیشتر به
بسم الله
عابر بانکی با سود دهی
سامانه «هفتاد سی» کاربران را در هفتاد درصد سود بازار محصولات اعتباری از جمله شارژ و بسته های اینترنت و قبض و .. شریک می کند.
با خریدهای خود از این سامانه(عابر بانک همراه 7030)، سود حاصله (که بانک مرکزی پرداخت میکند) از جمله خرید شارژ, پرداختهای بانکی و اینترنتی خود ,و ..  رو به خودتون بر می گردونه..(70درصد سودش رو)
از طریق آدرس ذیل عضو شوید و درآمدزایی کنید:
https://7030.ir/r/werda
شناسه معرف جهت ثبت نام:
werda

بعضی از قوانین 70درصد سو
اگه جشن پایان پیش‌دبستانی که توش آرزو کردم دکتر بشم و جشن الفبای اول دبستان که توش حتی تخصصم هم انتخاب کردم رو بگذاریم کنار و جدی نگیریم، قوی‌ترین خاطره‌ی من برای پرورش این رویا برمیگرده به وقتی که دوم دبستان بودم . یک روز تابستونی رفتم یه درمانگاه و روح من اونجا موند ! و از فرداش ، تمام رویا و بازی‌های من خلاصه شد تو فضای بیمارستانی که توی ذهنم ساخته بودمش. اگه اون روز رو به طور میانگین بگیریم ۱۵ مرداد سال ۸۵ ، الان چهار هزار و ششصد و هفتاد
خدایا دلم داره می ترکه، این ماه عزیزت هم اومد، مهمون خونه ات هم شدیم اما درد دلمون آروم نگرفت، کم کم دارن سفره رو جمع می کنن و من استرس کل وجودمو گرفته اگر این ماهم رفت امسال هم فرصت از دست رفت چه خاکی به سرم کنم؟ خدا درد دلم تازه تر از همیشه است یه فکری حال دلم کن!
فاتح شدم خود را به ثبت رساندم خود را به نامی در یک شناسنامه مزین کردم و هستیم به یک شماره مشخص شد پس زنده باد 678 صادره از بخش 5 ساکن تهران دیگر خیالم از همه سو راحت است آغوش مهربان مام وطن پستانک سوابق پر افتخار تاریخی لالایی تمدن و فرهنگ و جق و جق جقجقه قانون ... آه دیگر خیالم از همه سو راحتست از فرط شادمانی رفتم کنار پنجره با اشتیاق ششصد و هفتاد و هشت بار هوا را که از اغبار پهن و بوی خاکروبه و ادرار ‚ منقبض شده بود درون سینه فرو دادم و زیر ششصد و
امروز میخوام براتون از اپلیکیشن ۷۰۳۰ صحبت کنم. همانطور که میدونید امروزه پردامدترین شغل ها اینترنتی هستند و سود بالایی دارند و به همین منظور اپلیکیشن های گوناگونی ساخته شده که باهاش میشه کسب و کار اینترنتی راه انداخت. بعضی اپلیکیشن ها هم هستن که دروغین خودشونو جای کسب و کار اینترنتی جا میزنن و کلی به مردم ضرر میرسونن و بعضی ها هم هستن که در کشور ما مجاز نیستن و نمیشه از طریق اونا به پول رسید و کار کردن در این کمپانی ها ریسک به حساب میاد.
اما ل
 برند تامرون هفتاد سال قبل در شهر اوراوا ساخته شد و بیزینس خود را با تولید دوربین های شکاری و لنز های اختصاصی انها اغاز کرد و هفت سال بعد اولین ورژن با مانت t قابل تعویض را برای دوربین های 35 میلی متری اختراع کرد.
در دهه شصت میلادی نخستین خط تولید انبوه اولین لنز های تله فوتو به وسیله این برند شروع به فعالیت کرد. در سالهای پایانی دهه هفتاد برند در امریکا شهر نیویورک شعبه زد. در سال 1981 تولید لنز های زوم با توانایی بزرگنمایی 6 برابر برای دوربین های
برم سر خاک داد بزنم سعدی بخونم
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
داد بزنما. هوار بکشم.
یا گریه کنم بگم 
بیا که در غم عشقت مشوشم بی تو
بیا دیگه. ولی تو نمیای. دوران خداهایی که با معجزه به دادت میرسیدن تموم شده
شاید عشق این‌روزا هفتاد درصد از مغزمو اشغال کرده باشه؛ اما نتونم حتی یک درصدش رو به کار بکشم. مثل اینه که صرفاً یک مسیر تودرتو رو بری و برسی به نقطه‌ی اول. اول که نه؛ نقطه‌ای که هیچ اثری تو دنیای قابل لمس نداشته باشه. هیچ نقشی هم حتی. پنج‌تا حس، اسیر یه حس سردرگم.
 
 
 
کیت بلانشت رئیس فستیوال فیلم ونیز ۲۰۲۰کیت بلانشت هنرپیشه زن غالب اسکار تحت عنوان رییس هیات داوران هفتاد و هفتمی عصر فستیوال فیلم ونیز گزینش شد . سال قبلی لوکرسیا مارتل , کارگردان آرژانتینی این سمت را برعهده داشت .کیت بلانشت در سال ۲۰۱۸ عضو هیات داوران فستیوال فیلم کن بود .کیت بلانشت در سال ۲۰۰۷ از فستیوال فیلم ونیز جایزه شایسته ترین هنرپیشه زن را برای بازی در فیلم «من اینجا نیستم» اخذ کرده بود . فیلم «الیزابت» با باز
 
و ما را از سانسور خلاصى نیست.
زیرا نمى توان کامل گفت و ناقص است. و از نقص، قضاوت هاى اشتباه خیزد. و آنگاه ترس که خود از نداشتن ایمان به خود است، مستولى گردد و دست بلرزد و ما هیچ نگوییم و نکنیم و در خود خفه شویم تا بمیریم. که اشتباهى ست بزرگ. و ناکامى در مقصد خود نشان از مسیرى اشتباه دارد.
 
 
 
« ترس تو از مرگ،
ترسناک می‌کند
مرگ را
که تغذیه از ترس می‌کند.»
کتاب هفتاد سنگ قبر نوشته و سروده‌ی یدالله رویایی، ادیب و شاعر ایرانی معاصر، مجموع هفتاد سنگ قبر تاریخی است به نثر و به شعر و ترجمه‌شان به فرانسه از آرش جودکی؛ از ایوب و مهدی و زرتشت تا مانی، حلاج، شهاب، سیروس، اسکندر، یزدگرد، شمس، شهرزاد، رابعه، فروغ و سنگ‌ سینه‌ها(گوری برای مادر) و سنگ‌هایی بی‌نام(سنگ‌های سنگ). خواندن کتاب به‌مثابه‌ی زیارتی است به گمان کوتاه که این کوتاهی
خوشبختم...
خوشبختی داشتن کسی است ... که بیشتر از خودش ...تو را بخواهد...
 
و بیشتر از تو...هیچ نخواهد ...
و تو ...برایش تمام زندگی باشی...
 
+رمزمون همون قبلیه...
 
ادامه نوشته
+ نوشته شده در پنجشنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 19:18 توسط من و تو  | نظر بدهید
تو را می خواهم...
 
می خواهم این بار صدای بوسه هایت را ضبط کنم...
 
می خواهم این بار پشت سرت راه بروم نه در کنارت...
می خواهم خودم پا جای پاهایت بگذارم تا هیچ خیابانی
نتواند جای پاهایت را در آغوش بکشد...
می خواهم فقط ب
چرا اینقدر بی‌قراری آسمان؟ سه روز است اشکت یک ریز سر ریز است!نکند خبری آشفته ات کرده است؟ نگو که باز تأخیر جای تعجیل را گرفته! تو را بخدا زبان بگشا و بگو که اشک شوق است این باران بی وقفه...آی آسمانِ دل پُر ، پَر پَر زدنمان را می بینی ؟طاقت مان طاق است ؛و کاسه ی صبر لبریز !
یا همین طور سکوت کن و ببار ،یا "فرج" را فریاد کن ...
 
ناشناس
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
 
السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحُسَین
اکنون بعضی از آدمیان متابعت عقل چندان کردند که کلی ملک شدند و نور محض گشتند. ایشان انبیا و اولیااند، از خوف و رجا رهیدند که و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون (یونس10). و بعضی را شهوت بر عقل شان غالب گشت تا به کلی حکم حیوان گرفتند. و بعضی در تنازع ماندند، و آن ها آن طایفه اند که ایشان را در اندرون رنجی و دردی و فغانی و تحسری پدید آید، و به زندگانی خویشتن راضی نیستند. این ها مومنان اند. اولیا منتظر ایشان اند که مومنان را در منزل خود رسانند، و چون خود کنند. و
  فر مود بخدا سوگند که گداردن یک حج نزد من از اینکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به ده بنده وهفتاد بنده محبوتر است و اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انها را ا ز گرسنگی برهانم وپیکرشانرا بپوشانم تا ابروی انهارا نزد مردم حفط کنم نزد من ازگزاردن حجی وحجی تابرسد بده حج و هفتاد حج محبوبترتر است
صبح باید برم دانشگاه بعداز شش ترم درس خوندن بهتر بگم از دانشگاه اخراج شده ام بخاطر مشروطی دوباره ازمون داده ام و قبول شده ام همون دانشگاه !!! درس خوندن با مشکل جسمی خیلی سخت و طاقت فرسا هست بهرحال همه ی سعی و تلاشمو میکنم که بتونم زودتر درسموتموم کنم
متن و تکست آهنگ احلام این دل شده هوایی:
Ahllam In Del Shode Havaei

زندگی کنارت خوابو خیاله
کاش اینو بدونی بی تو محاله
با تو قراره اول یه گوشه تو خیابون
انگار عاشقت شدم یه لحظه زیر بارون
این دل شده هوایی بهونه میگیره گاهی
باید آروم بگیره جز تو نداره راهی
این چه حسیه که دارم دلتنگ و بی قرارم
باید تورو ببینم دیگه طاقت ندارم
این دل شده هوایی بهونه میگیره گاهی
باید آروم بگیره جز تو نداره راهی
بگو چه حسیه که دارم دلتنگ و بی قرارم
باید تورو ببینم دیگه طاقت ندار
چهارساعت و نیم...
و هیچ چیز مرا به اندازه ان نیم ساعتی که خودم را مجبور کردم لذت بخش نبود
 مطمئنم فردا روز بهتری است
قول میدهم که باشد
۴۷ روز مانده به جشن پیروزی...
طاقت بیار
بجنگ
دیر نیست
هر روز بهتر میشوم تا بشود
فقط به خودت و بیست خرداد فکر کن و دیگر هیچ چیز برایت مهم نباشد
من میتوانم
خدایا ناامیدم نکن 
ببخش
بپذیرم
بعد از 6 ترم تحصیل رشته پزشکی، یه درس به نام آمار رو با 9 افتادم! آماری که به درد سگ نمیخوره! 
نمیدونم چطور قراره دوباره خوندنش رو تحمل کنم.
Embarrassment 
از نظر بقیه، از نظر شماها، از بیرون، خیلی لوس بازی به نظرمیاد برای یه همچین افتادنی ناراحت باشم. ولی صادقانه ناراحتم. احساس میکنم قلبم رنگ پریده شده
ویروس کرونا طی یافته های جدید در دمای هفتاد درجه تا پنج دقیقه زنده میماند.
این ویروس گه در سال چدید تمام فعالیت های روزانه مردم را مختل کرده است به نظر میرسد فقط با مواد شوینده و ضد عفونی کننده از بین میرود یعنی شستن دستان با آب و صابون هنوز بهترین راه مقابله با آن است.
عدد جادویی هفتاد

امروز می خوام به ضعف
انسان ها در درک رشد تصاعدی اشاره کنم و کمک عدد جادویی هفتاد در درک هرچه بهتر
رشد تصاعدی. این مطلب زیبا, مربوط به فصل 34 از کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف
دوبلی است.

یک سوال؛ از بین این
دو گزینه کدام را انتخاب خواهی کرد:

الف) در سی روز آینده
هر روز سی دلار از من دریافت کنی

ب) در سی روز آینده
در روز اول یک سنت و روز دوم دو سنت و روز سوم چهار سنت و روز چهارم هشت سنت و
همینطور تا روز سی ام

کدام گزینه مطلوب شما
خواهد
میدونید ضرب المثل«سرش بره قولش نمیره» از کجا اومده؟؟؟. . . 
روی دستش " پسرش " رفت ولی " قولش نَه "
نیزه ها تا " جگرش "رفت ولی " قولش نَه "
این چه خورشید غریبی است که با حال نزار
پای " نعش قمرش " رفت ولی " قولش نَه "
شیر مردی که در آن واقعه " هفتاد و دو " بار
دست غم بر " کمرش " رفت ولی " قولش نَه "
هر کجا مینگری  " نام حسین است و حسین "
ای دمش گرم " سرش " رفت ولی " قولش نَه "
    السَّلامُ عَلَیْک یا اَباعَبْدِاللهِ الحسین​
امام صادق ع می فرمود بلیسی بن مریم دو حرف داده شد که بانها کار میکرد و بنوشی چهار حرفو با براهیم هشت حرف مو بنوح پانزده حرف و بادم بیست و پنج داده شد خدایتعلی تمام این حروف را برای ص جمع  فرمود همانا اسم اعظم خدا هفتاد سه حرف ست وافتاد دو حرف ان محمد ص داده شد و یک حرف از او پنهانشد
من که می‌دونم تو در چه حالی اما مگه تو دنبال جنگیدن نبودی؟ اینم جنگ، جنگ با دلی که هی خل میشد و سُر می‌رفت. حالا پات رو گذاشتی زیر پاش که سر نخوره. سنگینیش افتاده روت و درد داره اما طاقت بیار. می‌دونم دو روز دیگه پی‌ام‌اسی و حالت خراب اما باور کن درست میشه و بالاخره تو می‌تونی این راه کج رفته‌ای سالها رو اصلاح کنی. باید صبور و مقاوم باشی.
این چند روز هفتاد تا یادداشت به یادداشت‌های گوشیم اضافه شده. الآنم نوشتم و نوشتم و نوشتم و  کپی کردم بعد که خواستم بفرستمش اینجا. نشد. هر چی نوشته بودم نیست و نابود شد. شاید نباید می‌نوشتم اصلا به خاطر همین دوباره نمی‌نویسمش. 
 
چه سینه سوز آه‌ها که خفته بر لبان ما
هزار گفتنی به لب اسیر پیچ و تاب شد 
 
امام صادق ع فرمودبخدا سوگند که گذاردن یک حج نزد من از اینکه من از ابنکه یک بنده ازاد کنم تا برسد به. ده. بنده و هفتاد بنده محبوتر است  اگر یک خانواده از مسلمین را کفالت کنم که انهارا از گرسنگی برهانم وپبکرشان بپوسانم. تا ابروی  انها را نزد مردم حفظ کنم نزد من از گزاردن حجی و حجی تا برسد بده ح وهفتاد حج محبوتر است 
رسد روزی که جسم و جانم در این درد و گریه تمام کنم
شوق و لذت زندگی یک عمر با فکر تو حرام کنم
فقط مانده ام چگونه رنج بی تو و روزهای بی فروغ برق مانند
با حروف و کلمات و جمله های کم طاقت کلام کنم
شعر از #خودم #محسن_رفیعی
اینستاگرام: https://www.instagram.com/mohsen_rafieih/
خاطره ی هفتاد دقیقه ی با برکت همراه زیارت و کتاب
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکت
 
خاطره : کالسکه ی کتاب و هفتاد دقیقه با برکتبا کالسکه و دو ساک و کفش های داخل پلاستیک شده داخل حرم شدیم.گوشه ای دنج کالسکه را پارک کردم.اطراف را می پاییدم و افراد بیکار را رصد می کردم.
از کیفم کتاب در آوردم و نزدیکش شدم.با مهربانی نگاهش کردم و گفتم: «کتاب قشنگیه، داستان های جالبی داره، زمان زیادی نمی گیره،می خواهید بخونید؟من اون گوشه کنار کالسکه هستم هر
دل داده ام بر باد، بر هرچه بادا باد                       مجنون تر از لیلی، شیرین تر از فرهاد
ای عشق از آتش اصل و نسب داری                   از تیره ی دودی، از دودمان باد
آب از تو توفان شد خاک از تو خاکستر                  از بوی تو آتش، در جان باد افتاد
هر قصر بی شیرین، چون بیستون ویران               هر کوه بی فرهاد، کاهی بدست باد
هفتاد پشت ما از نسل غم بودند                       ارث پدر ما را، اندوه مادرزاد
از خاک ما در باد، بوی تو می آید              
هیچ‌چیز، هیچ‌گاه کامل نبوده. "بک جهان نقصان، به یک ارزن کمال آمیخته" بوده. از جایی که به خاطر دارم، یک جای کار لنگیده، و هر روز نه تنها کمتر نشده، که بر وسعتش افزوده شده.
گاهی سوار وسایل نقلیه، از ماشبن گرفته تا هواپیما فکر میکنم که این دستگاه تا کجاها که نمی‌تواند برود، ولی ناگهان به خاطر آوردم بازده این سیستم پانزده درصد هم نیست. این همه می‌سوزد و نهایتا پانزده درصدش صرف رسیدن به هدف می‌شود. همین هم درباره واکنش صادق‌ست. مواداولیه را می‌
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد
سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
   ......................................................
........................................................
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست
سعدیا نا متناسب حیوانی باشد
هر که گوید که دلم هست و دلارامم نیست
                          سعدی
رسد روزی که جسم و جانم در این درد و گریه تمام کنم
شوق و لذت زندگی یک عمر با فکر تو حرام کنم
فقط مانده ام چگونه رنج بی تو و روزهای بی فروغ برق مانند
با حروف و کلمات و جمله های کم طاقت کلام کنم
#محسن_رفیعی
اینستاگرام: https://www.instagram.com/mohsen_rafieih/
خاطرات احمد احمد نویسنده: محسن کاظمی انتشارات: سوره مهر
خاطرات احمد احمد : صفر تا صد یک مبارز سیاسی انقلابی در قالب روایتی خواندنی
 
خاطرات احمد احمدنویسنده: محسن کاظمیانتشارات: سوره مهر
بریده کتاب:
وسوسه های ایرج در من اثر کرد. من که نمازم را اول وقت می خواندم تصمیم گرفتم دگر نماز نخوانم!اذان شد و با اینکه وضو داشتم برای نماز برنخاستم لحظه به لحظه نگرانیم بیشتر می شد. اضطراب و تشویش تمام فکر و ذهنم را گرفت عقربه ها به سرعت به پیش می تاختند احس
وقتی توان مقاومت نداری و قدرتت برای مقابله رو به افوله، یا باید طاقت بیاری و به امید دوباره مستحکم شدن دژت بجنگی، و یا خودت رشته‌ی اتصال رو بگسلی و بپری، تا زودتر هم فرود بیای و بتونی مجدد روی پاهات بایستی. من امشب دومی رو انتخاب کردم... 
د
دوباره امید....
دوباره یه کورسوی نور باریک در یه شب تاریک تاریک....
دوباره نگاه  روشن من به آینده ی نچندان نزدیک.....
دوباره احتمال سی به هفتاد برای پذیرش من در.....
دوباره جمله ی نمی دانم خداکند که بشود؟

پ ن: امشب پدرم یه بار دیگه برای شادی دل تنها دخترش تموم سعیشو کرد در رابطه با همون تغییر رشته پست قبل که( نشد که نشد....) 
نمی دانم بالاخره می شود یا نه!
قرار شد بسپارم به خودش...قرار شد دائم زمزمه کنم....
رسد کشتی آنجا که خواهد خدا        اگر جامعه به تن
شما را یادم رفته بود. اصلا آن روز سخت را یادم رفته بود. از قلم افتاده بودید که این روزها این همه سخت گذشته بود به من. فراموشتان کرده بودم که رنجم این همه بزرگ شده بود برایم. که خیال برم داشته بود درد طاقت فرسا میکشم. چه خوب که یادم افتاد به شما. وسط جشن تولد. درست وقت درآوردن کیک از جعبه، دلم رفت برای شما. 
+ سلام خدا بر زینب کبری 
 
از پشت تلفن صداش رو می شنوم و دلتنگ میشم براش .
" شبا تنها میخوابم البته برق توی هال روشنه  آخر شب مامان خاموشش میکنه . نصفه شب اگه تشنه ام بشه خودم پا میشم آب میخورم . مامان توی اتاق خودش میخوابه . نمیره که . هستش . نصفه شب میخواد کجا بره آخه ؟ بابا هم بهم جایزه داده . برام لاک صورتی خریده . "
مهسا - اسفند 1398 
مریم می گه بابا برات یه هدیه کوچیک گذاشته کنار که وقتی اومدی بدیمش بهت :(
رها می گه: بابا به هرکدوممون تک به تک گفته بود این دفعه حالم بد شد نبریدم بیمارستان. دوست دارم تو خونه م بمیرم. رها گفت خوشحالم چون فکر می کنم خوشحاله.
میلاد گفت: بابا بین خواهرزاده برادرزاده هاش تو رو از همه بیشتر دوست داشت.
گفت بابا هفتاد سالش بود ولی از من تندتر راه میرفت...
چی بگه آدم جز گریه؟
خب از همین تریبون اعلام میکنم آزمون توشهری قبول شدم و به جمع گواهینامه‌داران پیوستم :))))
خیلیم خوشحالم. تابستونم بی‌ثمر نموند. 
همیشه از رانندگی میترسیدم. واقعا خوشحالم که توو دو ماه کلاس هام رو رفتم و اونقدر یاد گرفتم که دفعه ی دوم با وجود یه افسر سختگیر و جدی قبول شدم :) الان چشمام قلبیه  :)))
 
چند تا چیز دیگه هم هست که باید بنویسم ، حالا میام مینویسم بعدا.
 
 
 
دانلود آهنگ طاقت ندارم با صدای خواننده مردمی جیرفت 
سجاد جلالی
 
 
پخش آنلاین و دانلود آهنگ با بالاترین کیفیت 
 
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


دانلود با کیفیت ۳۲۰
اطلاعات


PDF
دانلود

APK
دانلود

EPUB
دانلود

ژانر
عاشقانه



خلاصه رمان
دانلود رمان قلبم طاقت بیار    زندگی کردم با این سختی سختی نگویم این غم است غم از دست دادن روحم،جانم این زندگی نیست رگبار غم است داستانی زییا که داستان زندگی یک دختر درد کشیده و فقیر را به تصویر می‌کشد. داستان دختری که بخاطر پانصد هزار تومان فروخته می‌شود. فروخته می‌شود به یک […]
وَاعلم أَنّ أمامک طریقا ذا مسافة بعیدة و مشقة شدیدة و أنّه لاغنی بک فیه عن حسن الاِرْتِیاد!  امسال چهارمین سالی است که می‌خواهیم کنار شما باشیم. در "ارتیاد" به بهانه انتخاب رشته جمع شده ایم. و به بهانه‌ کلمات. می‌خواهیم روایت‌ها و تجربیات آدم‌های مختلف را از زبان خودشان بشنویم. هشتگ‌ها حرف ها را مرتب تر خواهند کرد.  ما چند دانشجوی سال دومی بودیم، که به قدرت کلمات ایمان داشتیم، پای حرف‌ها و درد‌دل‌های دویست‌ و ‌هفتاد و‌ هشت دانشجو از رش
آشفته امذهنم...تنم...روانمگفته بودم نمیتونم برو تا وقتی که با خودم کنار بیامگفتم نباید..نمیشه..من اینجا نیستمحالا در هم شکسته و مضطرب، چشم به کتاب دوختم اما پیچش ماری رو درونم حس میکنم...میپیچه و نیش میزنههیچکس از خودش نمیتونه فرار کنههیچ پناهگاهی نیست که به من از هجوم خودم پناه بدهدوباره سر دوراهیمو کاسه ای مستعمل دست گرفتم پر از "چه کنم"
مام ه  باقر ع میفرمو.د بخداکه در اسمان هفتاد صف از ملایکه است اگر تمام مردم روی انجمن کنند که یک صف انها را بشمارند نتوانند و ان فرشتگان همگی ولایت ما را معتقدند  6 حضرت ابوالحسن ع فرمود ولایت  علی علیالسلام در تمام کتب پیغمبران نوشته شده است وخدا هیچ پیغمبری را مبعوث نسازد جز بنبوت محمد ص ووصیت علی ع را نشانه یعنی اقرار باین دو مطلب از طرف خدا بر او واجب است 
فردا قراره یه تصمیم بزرگ بگیرم. یه اتفاق بزرگ تو زندگیم قراره بیفته.
بعد از اون همه روزهای سخت و طاقت فرسا، چند روز خوب به لطف خدا رسید. حالا که اون مشکلات حل شده و امیدوارم آتش زیر خاکستر نباشه، فردا باید یه تصمیم بزرگتر بگیرم.
اینجا می نویسم که یادم باشه
آدم باید بدونه کجا باید راهی که داره می ره رو ول کنه. از اون مهم تر آدم باید بتونه راهی که داره می ره رو ول کنه. وگرنه می افته تو دور باطلی که خلاصی ازش سخته و طاقت فرسا. آدم باید جرئت داشته باشه برای رها کردن راه اشتباه در نیمه ی راه. وصال همیشه ممکن نیست. 
چه جوری امروز رو بنویسم ؟ چه جوری حسمو توصیف کنم ؟ که مگه میشه حس توامان شوق و ذوق و اضطرابم موقع ورود به بیمارستان رو در قالب کلمات بگم ؟ یا حسم وقتی که برای اولین بار در عمرم رفتم ccu و تازه به اندازه‌‌ی یک اپسیلون از درد و رنج مریض‌ها رو دیدم ، که فهمیدم هر بیمارستانی یه جزیره‌ی کوچیکه که به ظاهر وسط شهره ، اما آدم‌های اون تو ، توی یه دنیای دیگه ان انگار . چه جوری و با کدوم کلمه‌ها بگم از اولین مریضی که دیدیم ، آقا مهرداد ِ ۳۹ ساله که می‌گفت
 
چند تا صوت برایم باقی مانده...
از آن روزها که پاک تر از حالا بودند و روحم انقدر اسیر نبود
این صوت ها چند تک فریم یادم می آورند، چند حس، چند صحنه، هر کدام از یک سمت آن سرزمین...
و یادم می آورند من اهل کجا بودم...
می ترسم چیزی از آن آدم باقی نمانده باشد...
 
 
+ فقالوا ابنوا علیهم بنیانا
  می شود یک روز هم بر ما بنایی بسازند؟
خوب میدانی که ما طاقت تنها ماندن در این دنیا را نداریم...
 
 
آبجی نبودی امسال سفره هفت سین نداشتیم سال تحویل هم نگرفتیم ... به خاطر کرونا همه جا بسته بود نتونستیم بیایم پیشت ...
به هر کی پیام داد مودبانه جواب دادم و تشکر کردم به خیلی ها هم گفتیم لباس مشکیشون رو در بیارن خودم هم جز با دو نفر صحبت نکردم و غر نزدم ...
مامان بابا حالشون خوب نیست امیر علی رو هنوز ندیدیم تو که الان به خدا نزدیکتری از خدا بخواه خودش مشکلات رو بر طرف کنه ...
تو رو خدا من رو فراموش نکن ...
 ✍ علی علیزاده
✅مرگ و میر کرونا تا نوزدهم فروردین اروپا، پنجاه و دو هزار و ششصد و بیست و چهار قربانی آمریکا، دوازده هزار و هشتصد و پنجاه و هفت قربانی ایران سه هزار و هشتصد و هفتاد و دو قربانی چین سه هزار و سیصد و سی و سه قربانی
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند از دین وقرض دنیا رها شود این سوره هفتاد نوع بلا که خوارترین آنها جنون و جذام و برص است را رفع می کند هرکه بخواند در بهشت عدن که وسط بهشت است ساکن شود وبه او مزد کسی را دهند که در وقت مرگ وصیت نیکو کرده است هرکه این سوره را در دیوار باغ نهد میوه آن زیاد شود و ا گر در منزل خصم قرار دهند جماعتشا ن متفرق شود
بسم الله الرحمن الرحیم
هرکه این سوره را بخواند هفتاد هزار فرشته برایش صلوات فرستند به تعداد آیاتش . در قیامت در سایه الله باشد و از میوه بهشتی تناول کند و آب کوثر بیاشامد ودر چشمه سرسبیل غسل نماید 
هرکه بخواند در قیامت از ایمن شدگان باشد و روی آتش را به چشم نبیند 
دانلود همه ی آهنگ های دنیادانلود آهنگ های دنیا دادرسان – دانلود فول آلبوم دنیا
دانلود فول آلبوم دنیا دادرسان
کاملترین مجموعه تمام آهنگهای خواننده ی خوش صدا دنیا به صورت یکجا و تکی با متن آهنگ ها و بهترین کیفیت ۳۲۰
 Download Full Album By Donya Dadrasan With Text And 320 
 
320
 
128
 
متن آهنگ دردسرفهمیدی دیوونتم پشتش در رفتی لعنتی منو بد بهم زدیتو بهم قول دادی که یه وقت برام دردسر نشی‌ منو بد بهم زدیفاصلمون نشد عادت برا من نپرس حالمو جواب سادس خرابمشکسته بدی خوردم ب
من مسعود عبدالهی هستم. متولد یک روز بهاری در اوایل دهه هفتاد خورشیدی در تهران. علاقه‌مند به خلق هرچیزی که باعث تغییر در هر بُعدی از زندگی میشه. از کودکی به مطالعه کردن و صحبت کردن در مورد افکارم علاقه‌مند بودم. شاید بشه گفت اغلب، با کمک صحبت کردن فکر می‌کنم...ادامه متن در ویلاگ شخصی
من دیگه نمیتونم با همه چی بجنگم 
خسته شدم دیگه تحمل ندارم 
دیگه بدنم طاقت نداره
اگه همین جوری پیش بره فک کنم سکته رو زدم
اصلا چرا من باید اینقدر با همه بجنگم
اصلا دیگه نمیخوام
وقتی دکتر میگه قلبت یه جوریه انگار همش تو در حال ورزشی همش رو ۱۲۰ شده
من ۴ روزه از دست درد دارم میمیرم
#دوست_دارم_غرر_بزنم 
از اوایل دهه هفتاد به تدریج موضوع ارتقای کیفیت زندگی شغلی مطرح شد. در اواسط همین دهه این عبارت جای اصطلاح رایج«انسانی کردن کار»[13] را کاملاً گرفت و لفظی عام شد که به مجموعه ای از مسائل مورد توجه در زمینه هایی نظیر سازمان کار، وضعیت کار  مشارکت در تصمیماتی که در سطح کارگاه اتخاذ…
ادامه مطلب
بسم الله ...

هر وقت کم آوردی ؛ 
هر وقت دیدی که دیگر طاقت نداری
هر وقت که حس کردی این غم‌ها ، سختی‌ها ، 
و شکلات‌های "میم‌"دار،
بیشتر از توان و تحمل تو هستند 
تین آیه را به یاد بیاور . . . 
" و ما هیچ‌کس را جز به اندازه توانایی‌اش تکلیف نمی‌کنیم"
( مومنون ۶۲)
خداوند ، 
ترا در حدی دیده که بتوانی این همه درد و سختی بکشی 
و تحمل کنی . . . و لب به شکایت باز نکنی ((:

+از قوانین کتابچه #قانوننامه
+اولین و آخرین قانون
ب در ابتدای سوره معارج امده است شخصی(از رسول خدا یا در واقع از خود خدا) درخواست عذابی میکند ک بر او نازل میشود اما چطور میشود ک یک شخص به جایی میرسد ک در خواست عذاب میکند در ایه بعد گفته شده است این عذاب مخصوص کافرین است ک کسی نمیتواند مانع ان شود(یکی از دلایلی ک میتوان اشاره کرد ک شخصی درخواست عذاب میکند این است ان فرد صبر در برابر سختی ندارد و حق را نمی پذیرد و نکته دیگر این است ک صبر و پذیرفتن حق از ویژگی های اصلی ایمان است و کسی انها ندارد میت
گاهی آدم ترجیح می دهد سکوت کند.
ولی آن همه اراجیف و بی احترامی را طاقت نمی آورد.
نیرویی مغلوب به گلویش چنگ می اندازد
و مانع می شود که سخن بگوید.
ولی تاب نمی آورد و بالاخره حرف هایی که بر قلبش سنگینی کرده
را پرتاب می کند بیرون.
حالا من به این نقطه رسیده ام.
به نقطه ای که دلم می خواهد سکوت کنم
اما اگر چیزی نگویم خفقان می گیرم.
معصومه باقری
برشی از رمان

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ های جدید ایرانی